Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-04@06:52:50 GMT

تفسیر آیه ۱۶۵ سوره انعام

تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۹۶۶۴۴۰

تفسیر آیه ۱۶۵ سوره انعام

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.
انعام، ششمین سوره قرآن است و داراي 165 آيه و مكي مي باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در فضیلت این سوره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است: «سوره انعام به یکباره بر من نازل شده و هنگام نزول، هفتاد هزار فرشته که در حال تسبیح «سبحان الله» و تمجید «الحمدلله» گفتن هستند آنرا مشایعت و همراهی کردند. هر کس این سوره را بخواند این 70هزار فرشته در شب و روز، به تعداد آیات سوره انعام بر او درود می فرستند.
در روایتی دیگر از ایشان آمده است: «هرکس سوره انعام را قرائت نماید، برای او پاداشی از درّ، به وزن همه چهارپایانی که خداوند در دار دنیا آن را آفریده است، خواهد بود و به تعداد تمام درّها، صد هزار حسنه و صدهزار درجه به او عنایت می شود...»
امام جعفر صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده است: سوره انعام به صورت کامل و یکباره بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است. پس آن را عظیم و عزیز بدارید. زیرا در 70 جای آن نام خداوند برده شده است و اگر مردم می دانستند چه آثار و برکاتی در این سوره نهفته است ان را رها نمی کردند.


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۶۵﴾
و اوست كسى كه شما را در زمين جانشين [يكديگر] قرار داد و بعضى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى برترى داد تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد آرى پروردگار تو زودكيفر است و [هم] او بس آمرزنده مهربان است (۱۶۵)

تفسير :
در اين آيه كه آخرين آيه سوره انعام است به اهميت مقام انسان و موقعيت او در جهان هستى اشاره مى كند تا بحثهاى گذشته در زمينه تقويت پايه هاى توحيد و مبارزه با شرك ، تكميل گردد، يعنى انسان ارزش خود را به عنوان برترين موجود در جهان آفرينش بشناسد تا در برابر سنگ و چوب و بتهاى گوناگون ديگر سجده نكند و اسير آنها نگردد، بلكه بر آنها امير باشد و حكومت كند.
لذا در جمله نخست مى فرمايد: او كسى است كه شما را جانشينان (و نمايندگان خود) در روى زمين قرار داد (و هو الذى جعلكم خلائف الارض .
انسانى كه نماينده خدا در روى زمين است ، و تمام منابع اين جهان در اختيار او گذارده شده ، و فرمان فرمانروائيش بر تمام اين موجودات از طرف پروردگار صادر شده است ، نبايد آنچنان خود را سقوط دهد كه از جمادى هم پست تر گردد و در برابر آن سجده كند.
سپس اشاره به اختلاف استعدادها و تفاوت و مواهب جسمانى و روحى مردم و هدف از اين اختلاف و تفاوت كرده ، مى گويد: و بعضى از شما را بر بعض ديگر درجاتى برترى داد تا به وسيله اين مواهب و امكانات كه در اختيارتان قرار داده است شما را بيازمايد (و رفع بعضكم فوق بعض درجات ليبلوكم فى ما آتاكم ).
و در پايان آيه ضمن اشاره به آزادى انسان در انتخاب راه خوشبختى و بدبختى نتيجه اين آزمايشها را چنين بيان مى كند: پروردگار تو (در برابر آنها) كه از بوته اين آزمايشها سيه روى بيرون مى آيند سريع العقاب و در برابر آنها كه در صدد اصلاح و جبران اشتباهات خويش بر آيند آمرزنده و مهربان است (ان ربك سريع العقاب و انه لغفور رحيم ).
تفاوت در ميان انسانها و اصل عدالت
شك نيست كه در ميان افراد بشر يك سلسله تفاوتهاى مصنوعى وجود داردكه نتيجه مظالم و ستمگرى بعضى از انسانها نسبت به بعض ديگر است مثلا جمعى مالك ثروتهاى بى حسابند، و جمعى بر خاك سياه نشسته اند، جمعى بر اثر فراهم نبودن وسائل تحصيل ، جاهل و بيسواد مانده اند و جمع ديگرى با فراهم شدن همه گونه امكانات به عاليترين مدارج علمى رسيده اند، عدهاى به خاطر كمبود تغذيه و فقدان وسائل بهداشتى ، عليل و بيمارند، در حالى كه عده ديگرى بر اثر فراهم بودن همه گونه امكانات ، در نهايت سلامت به سر مى برند.
اينگونه اختلافها ثروت و فقر، علم و جهل ، و سلامت و بيمارى ، غالبا زائيده استعمار و استثمار و اشكال مختلف بردگى و ظلمهاى آشكار و پنهان است .
مسلما اينها را به حساب دستگاه آفرينش نمى توان گذارد، و دليلى ندارد كه از وجود اينگونه اختلافات بى دليل دفاع كنيم .
ولى در عين حال نمى توان انكار كرد كه هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى نيز رعايت شود باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و فكر و انواع ذوقها و سليقه ها و حتى از نظر ساختمان جسمانى يكسان نخواهند بود.
ولى آيا وجود اين گونه اختلافات مخالف با اصل عدالت است يا به عكس عدالت به معنى واقعى ، يعنى هر چيز را به جاى خود قرار دادن ايجاب مى كند كه همه يكسان نباشند.
اگر همه افراد جامعه اسلامى مانند پارچه يا ظروفى كه از يك كارخانه بيرون مى آيد، يك شكل ، يكنواخت با استعداد مساوى و همانند بودند، جامعه انسانى يك جامعه مرده بى روح ، خالى از تحرك و فاقد تكامل بود.
درست به اندام يك گياه نگاه كنيد ريشه هاى محكم و خشن ، با ساقه هاى ظريفتر اما نسبتا محكم ، و شاخه هائى لطيف تر و بالاخره برگها و شكوفه ها و گلبرگهائى كه هر كدام از ديگرى ظريفتر است دست به دست هم داده و يك بوته گل زيبا راساخته اند، و سلولهاى هر يك به تفاوت ماموريتهايشان كاملا مختلف و استعدادهايشان به تناسب وظائفشان متفاوت است .


عين اين موضوع در جهان انسانيت ديده مى شود، افراد انسان رويهم رفته نيز يك درخت بزرگ و بارور را تشكيل مى دهند كه هر دسته بلكه هر فردى رسالت خاصى در اين پيكر بزرگ بر عهده دارد، و متناسب آن ساختمان مخصوص به خود، و اين است كه قرآن مى گويد اين تفاوتها وسيله آزمايش شما است زيرا همانطور كه سابقا هم گفتيم آزمايش در مورد برنامه هاى الهى به معنى تربيت و پرورش است ، و به اين ترتيب پاسخ هر گونه ايرادى كه بر اثر برداشت نادرست از مفهوم آيه عنوان مى شود روشن خواهد گرديد.

خلافت انسان در روى زميننكته جالب ديگر اينكه : قرآن كرارا انسان را به عنوان خليفه و نماينده خدا در روى زمين معرفى كرده است ، اين تعبير ضمن روشن ساختن مقام بشر، اين حقيقت را نيز بيان مى كند كه اموال و ثروتها و استعدادها و تمام مواهبى كه خدا به انسان داده ، در حقيقت مالك اصليش او است ، و انسان تنها نماينده و مجاز و ماذون از طرف او مى باشد و بديهى است كه هر نمايندهاى در تصرفات خود استقلال ندارد بلكه بايد تصرفاتش در حدود اجازه و اذن صاحب اصلى باشد. و از اينجا روشن مى شود كه مثلا در مساله مالكيت ، اسلام هم از اردوگاه كمونيسم فاصله مى گيرد و هم از اردوگاه كاپيتاليسم و سرمايه دارى ، زيرا دسته اول مالكيت را مخصوص اجتماع ، و دسته دوم در اختيار فرد مى داند، اما اسلام مى گويد: مالكيت نه براى فرد است و نه براى اجتماع ، بلكه در واقع براى خدا است و انسانها وكيل و نماينده اويند و به همين دليل اسلام هم در طرز در آمد افراد، نظارت مى كند، و هم در چگونگى مصرف ، و براى هر دو قيود و شروطى قائل شده است كه اقتصاد اسلامى را به عنوان يك مكتب مشخص در برابر مكاتب ديگر قرار مى دهد.

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: قرآن تفسیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۹۶۶۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است

به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیام حضرت آیت‌الله حسین نوی همدانی به اختتامیه همایش ملی «هویت عصری زنان در آئینه قرآن و حدیث» به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین.

با سلام و تحیت به آن مجمع محترم؛

موضوع «جایگاه و موقعیت بانوان» از دیرباز مورد گفتمان اندیشمندان و صاحب نظران بوده و نویسندگان و نظریه پردازان در این زمین دیدگاه‌های گوناگونی ارائه داده و هر یک از آنان برداشت و تحلیلی داشته و طبق جهان بینی خود آن را ابراز داشته‌اند. که این موضوع مطالعه تاریخ اقوام و ملل روشن‌تر می‌شود.

در این میان مکتب حیات بخش اسلام که کامل‌ترین ادیان است با توجه به نظر واقع بینانه به انسان و وظایف و تکالیف او، موقعیت بانوان را به نحو اصولی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با عنایت به ساختار زنان به تبیین حقوق آنها پرداخته است که با نگرش دقیق و خالی از اغراض باید گفت: در هیچ مکتب و گرایشی اینگونه حریم و حقوق زنان مورد حمایت قرار نگرفته و شأن و منزلت آنان مصونیت پیدا نکرده است.

مگر نه این است که پیش از ظهور اسلام با زنان در همه نقاط جهان به بدترین نوع برخورد می‌شده و از کمترین حقوق اجتماعی محرومشان داشته بودند.

که در آن فضای مسموم حضرت رسول اکرم (ص) رفعت مقام و شأن بالای بانوان را با کمال صراحت اعلام و قوانینی بر اساس فطرت انسان مقرر داشت.

و مگر نه این است که با استقبال از حضور زنان در عرصه‌های جهادی و آموزشی و پرورشی و اجتماعی سال‌های نخستین ظهور اسلام به عصر طلایی تبدیل شد و بر تارک جبین تاریخ اسلام درخشید.

انسانی در میان دو دیوار بلند تحجر و تمدن کاذب. محبوسی در اعماق دو زندان: زندان جاهلیت و زندان بردگی مدرن. اسیر دو کمند: کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افترات. مقهور دو فرهنگ، فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام آزادی و به عنوان علم و تمدن و تساوی حقوق. بالاخره فریادگری بدون فریادرس! و مجرمی بدون ارتکاب جرم، مظلومی به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح.

در روزگاری که در تمام فرهنگ‌های اقوام و ملل جهان «زن» به عنوان یک «موجود پست» و «طفیلی» و انسان درجه دوم مطرح بود و تلخی و محرومیت بر همه ابعاد و زندگی او چه سیاسی، چه فرهنگی و چه اقتصادی سایه افکنده و مورد بدبینی‌ها و آماج تهمت‌ها بود و از هیچ روزنه‌ای بر افق زندگی او روشنایی نمی‌تابید، و همه درها بر روی او بسته بود، خورشید اسلام طلوع کرد و افق زندگی او را از کران تا کران روشن نمود و ندای عطوفت آمیز پیغمبر رحمت، حضرت محمد (ص) روح نشاط و امید در کالبد او دمید و راه ترقی و تکامل را به روی او از همه جهت باز کرد.

حضرتش موقعیت مهم «زن» در اجتماع بشری و جایگاه بلند او و شایستگی‌ها و استعدادهای فراوانی را که دست آفرینش در وجود این موجود بدیع قرار داده است را گوش زد کرد و آیه‌هایی از قرآن مجید را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود. «زن» را به عنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همه کمالات و کرامت‌های انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد.

«من عمل صالحا من ذکر أو انثی و هو مومن فلنحیینه حیاة طیبة ولنجزینهم اجرهم بأحسن ما کانوا یعملون»

«ان المسلمین و المسلمات و المومنین والمومنات والقانتین والقانتات والصادقین والصادقات و الصابرین و الصابرات والخاشعین والخاشعات و المتصدقین و المتصدقات والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات والذاکرین الله کثیرا و الذاکرات أعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما»

این نمونه‌ای از آیات قرآن در عظمت زنان است و بر همین اساس همانطور که نمونه‌ای از مردان برای الگوسازی ذکر نمود، از زنان شایسته یز به عنوان الگو معرفی می‌شود:

«ضرب الله مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلهم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون إذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین»

و در روایات ما نیز احادیث مختلف و متواتر درباره حقوق و جایگاه بانوان ذکر شده است که توصیه می‌شود به کتب حدیثی ما مراجعه کرده و با در نظر گرفتن سند احادیث بعضی از مطالب جعلی که با قرآن کریم مطابقت ندارد را استثنا نمود.

امروز نیز دنیای کفر با متهم ساختن اسلام نسبت به حقوق زن آنچه را که خود در عمل انجام می‌دهد به دین مقدس ما نسبت می‌دهد در حالی که با این عمل می خواهد پرده سیاه بر حقایق و موقعیت زن در اسلام بپوشاند و عمل ننگین خود را نسبت به بانوان توجیه نماید، اما باید با صدای رسا و بلند اعلام کرد که این دین بزرگترین حامی حقوق زن می‌باشد.

در پایان از همه حاضرین، خصوصاً از برگزارکنندگان این جلسه محترم و به ویژه نماینده معظم ولی فقیه آیت الله آقای نور مفیدی کمال سپاس و تشکر را دارم و و توفیق همگان را از خداوند متعال خواستارم و ملتمس دعای خیر می‌باشم.

کد خبر 6094197

دیگر خبرها

  • شهید مطهری نیم قرن در راه اعتلای فکری جامعه اسلامی قلم زد
  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
  • امام صادق(ع) و عبور از دوگانه‌های باطل
  • بیش از ۵۰ حافظ در شهرستان بوشهر فعال است
  • شاهکار رهبر انقلاب در تفسیر قرآن
  • چهره فقاهت و قرآنی رهبر انقلاب به جهان معرفی می‌شود
  • اندیشه‌های قرآنی رهبر معظم انقلاب تبیین و نشر داده شود
  • تبیین نگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب را نباید در تدوین چند کتاب خلاصه کرد
  • اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است