Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-04@10:36:39 GMT

تفسیر آیات 116-117سوره انعام

تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۴۴۸۲۸۱

تفسیر آیات 116-117سوره انعام

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.
انعام، ششمین سوره قرآن است و داراي 165 آيه و مكي مي باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در فضیلت این سوره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است: «سوره انعام به یکباره بر من نازل شده و هنگام نزول، هفتاد هزار فرشته که در حال تسبیح «سبحان الله» و تمجید «الحمدلله» گفتن هستند آنرا مشایعت و همراهی کردند. هر کس این سوره را بخواند این 70هزار فرشته در شب و روز، به تعداد آیات سوره انعام بر او درود می فرستند.
در روایتی دیگر از ایشان آمده است: «هرکس سوره انعام را قرائت نماید، برای او پاداشی از درّ، به وزن همه چهارپایانی که خداوند در دار دنیا آن را آفریده است، خواهد بود و به تعداد تمام درّها، صد هزار حسنه و صدهزار درجه به او عنایت می شود...»
امام جعفر صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده است: سوره انعام به صورت کامل و یکباره بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است. پس آن را عظیم و عزیز بدارید. زیرا در 70 جای آن نام خداوند برده شده است و اگر مردم می دانستند چه آثار و برکاتی در این سوره نهفته است ان را رها نمی کردند.


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾
و اگر از بيشتر كسانى كه در [اين سر]زمين مى‏ باشند پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مى كنند آنان جز از گمان [خود] پيروى نمى كنند و جز به حدس و تخمين نمى ‏پردازند (۱۱۶)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۱۱۷﴾
بارى پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف مى ‏شود داناتر است و او به [حال] راه‏يافتگان [نيز] داناتر است (۱۱۷)

تفسير:
مى دانيم آيات اين سوره در مكه نازل شد و در آن زمان مسلمانان شديدا در اقليت بودند، گاهى اقليت آنها و اكثريت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام ، ممكن بود اين توهم را براى بعضى ايجاد كند كه اگر آئين آنها باطل و بى اساس است چرا اينهمه پيرو دارند و اگر ما بر حقيم چرا اينقدر كم هستيم ؟!
در اين آيه براى دفع اين توهم كه به دنبال ذكر حقانيت قرآن در آيات قبل ممكن است پيدا شود، پيامبر خود را مخاطب ساخته ، مى گويد: اگر از اكثر مردمى كه در روى زمين هستند پيروى كنى ترا از راه حق گمراه و منحرف خواهند ساخت ! (و ان تطع اكثر من فى الارض يضلوك عن سبيل الله ).
در جمله بعد دليل اين موضوع را بيان مى كند و مى گويد: علت آن اين است كه آنها بر اساس منطق و فكر صحيح كار نمى كنند، راهنماى آنها يك مشت گمانهاى آلوده به هوى و هوس و يك مشت دروغ و فريب و تخمين است.
(ان يتبعون الا الظن و ان هم الا يخرصون ).
از آنجا كه مفهوم آيه قبل اين است كه اكثريت به تنهائى نمى تواند راه حق را نشان دهد نتيجه آن ، اين مى شود، كه راه حق را تنها بايد از خداوند گرفت هر چند طرفداران راه حق در اقليت بوده باشند، لذا در آيه دوم دليل اين موضوع را روشن مى سازد كه : پروردگارت كه از همه چيز با خبر و آگاه است و در علم بى پايان او كمترين اشتباه راه ندارد، بهتر مى داند راه ضلالت و هدايت كدام است و گمراهان و هدايت يافتگان را بهتر مى شناسد (ان ربك هو اعلم من يضل عن سبيله و هو اعلم بالمهتدين ).
در اينجا سؤ الى پيش مى آيد كه مگر ديگران راه هدايت و ضلالت را بدون راهنمائى خدا ميشناسند كه آيه مى گويد: خداوند از ديگران بهتر مى شناسد و بهتر ميداند؟!
پاســخ سؤ ال اين است كه انسان به وسيله عقل خود، بدون شك ، حقايقى را درك مى كند، و راه هدايت و ضلالت را تا حدودى مى فهمد ولى مسلما فروغ چراغ عقل ، و شعاعش محدود است ، و ممكن است بسيارى از مطالب از ديد عقل مخفى بماند، به علاوه انسان در معلوماتش گرفتار اشتباه نيز مى شود و به همين دليل نياز
به رهبران و راهنمايان الهى دارد بنابراين جمله خداوند داناتر است صحيح خواهد بود، و هر چند علم انسان با علم خدا قابل مقايسه نيست .
اكثريت عددى اهميت ندارد
بر خلاف آنچه در نظر بعضى مسلم است كه اكثريتهاى عددى همواره راه صحيح را مى پيمايند قرآن در آيات متعددى اين موضوع را نفى كرده و براى اكثريت عددى اهميتى قائل نيست ، و در حقيقت مقياس را اكثريت كيفى ميداند، نه كمى دليل اين موضوع روشن است ، زيرا اگر چه در جوامع كنونى براى اداره اجتماع راهى جز تكيه كردن روى اكثريت نديده اند، ولى نبايد فراموش كرد كه اين موضوع همانطور كه گفتيم يكنوع اجبار و بن بست است ، زيرا هيچ ضابطه اى در يك جامعه مادى كه خالى از اشكال و ايراد باشد براى اتخاذ تصميمها و تصويب قوانين وجود ندارد، لذا بسيارى از دانشمندان با اعتراف به اين حقيقت كه نظر اكثريت افراد اجتماع بسيارى از اوقات اشتباه آميز است مجبور به پذيرش آن شده اند چون راههاى ديگر، عيبش بيشتر است .


اما يك جامعه مؤ من به رسالت انبياء هيچگونه اجبارى در خود از پيروى نظر اكثريت در تصويب قوانين نمى بيند، زيرا برنامه ها و قوانين انبياء راستين خالى از هر گونه عيب و نقص و اشتباه است ، و با آنچه اكثريت جايز الخطا تصويب مى كند قابل مقايسه نيست .
يك نگاه در چهره جهان كنونى و حكومتهائى كه بر اساس اكثريتها بنا شده و قوانين نادرست و آميخته با هوسها كه گاهى از طرف اكثريتها به تصويب ميرسد نشان مى دهد كه اكثريت عددى دردى را دوا نكرده است ، بسيارى از جنگها را اكثريتها تصويب كرده اند و بسيارى از مفاسد را آنها خواسته اند.
استعمارها و استثمارها، جنگها و خونريزيها، آزاد شناختن مشروبات الكلى ، قمار، سقط جنين ، فحشاء و حتى پارهاى از اعمال شنيع كه ذكر آن شرم آور است از طرف اكثريت نمايندگان بسيارى از كشورهاى به اصطلاح پيشرفته كه منعكس كننده نظريه اكثريت توده مردم آنها است گواه بر اين حقيقت می باشد.
از نظر علمى آيا اكثريت اجتماعات راست مى گويند؟ آيا اكثريت امين هستند؟ آيا اكثريت از تجاوز به حقوق ديگران اگر بتوانند خود دارى مى كنند؟ آيا اكثريت منافع خود و ديگران را به يك چشم مى بينند؟
پاسخ اين سؤ الات ناگفته پيدا است ، بنابراين بايد اعتراف كرد كه تكيه كردن دنياى كنونى روى اكثريت در حقيقت يكنوع اجبار و الزام محيط است ، و استخوانى است كه در گلوى اجتماعات گير كرده .
آرى اگر مغزهاى متفكر و مصلحان دلسوز جوامع بشرى و انديشمندان با هدف كه هميشه در اقليت هستند تلاش و كوشش همه جانبه اى را براى روشن ساختن توده هاى مردم انجام دهند، و جوامع انسانى به اندازه كافى رشد فكرى و اخلاقى و اجتماعى بيابند مسلما نظرات چنان اكثريتى بسيار به حقيقت نزديك خواهد بود، ولى اكثريت غير رشيد و ناآگاه و يا فاسد و منحرف و گمراه چه مشكلى را مى تواند از سر راه خود و ديگران بردارد، بنابراين اكثريت به تنهائى كافى نيست بلكه اكثريت رهبرى شده مى تواند مشكلات جامعه خود را تا آنجا كه در امكان بشر است حل كند.
و اگر قرآن در مورد اكثريت در آيات مختلف ايراد مى كند شك نيست كه منظورش اكثريت غير رشيد و رهبرى نشده است .

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: تفسیر قرآن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۴۴۸۲۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طریقه خواندن نماز شب و فضیلت آن

«نماز شب» یکی از نماز‌های مستحب است که در اسلام بر خواندن آن تاکید زیادی شده و برای آن پاداش‌های بسیاری ذکر گردیده است. نقل شده است که در مجلس اول ملاقات مرحوم علامه طباطبایی (ره) با استاد اخلاق خود، مرحوم آقا سید علی قاضی (ره)، مرحوم قاضی به ایشان فرموده‌اند: فرزندم! اگر دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، اگر آخرت هم می‌خواهی نماز شب بخوان.

فضیلت نماز شب

به گزارش صدا و سیما، امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «نماز شب صورت را زیبا و خلق را نیکو و انسان را خوشبو می‌گرداند، رزق را زیاد و قرض را ادا می‌کند، اندوه را برطرف می‌سازد و چشم را جلا می‌دهد.» رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: «نماز شب وسیله‌ای است برای خوشنودی خدا و دوستی ملائکه.» امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «در خانه‌هایی که نماز شب خوانده می‌شود و قرآن تلاوت می‌گردد، آن خانه‌ها نزد آسمانیان هم، چون ستاره درخشانند.»

کیفیت

نماز شب مجموعاً یازده رکعت است:

۱. هشت رکعت آن دو رکعت، دو رکعت، مانند نماز صبح خوانده می‌شود و این چهار دو رکعتی؛ به نیت نماز شب می‌باشد.

۲. دو رکعت نماز شَفْعْ: بهتر است در رکعت اول آن بعد از حمد، سوره ناس و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره فلق خوانده شود.

۳. یک رکعت نماز وَتْر: بعد از حمد سه بار سوره توحید و یک بار سوره «فلق» و یک بار سوره «ناس» بخوانیم و می‌توان یک سوره تنها خواند، سپس دست‌ها را برای قنوت به‌سوی آسمان بالا می‌بریم و حاجات خود را از خدا می‌خواهیم؛ و برای چهل مؤمن دعا می‌کنیم؛ و طلب مغفرت می‌کنیم و هفتاد مرتبه می‌گوئیم: «استغفرالله ربّی و اتوبُ الیه.»

از پروردگار خود طلب آمرزش و مغفرت می‌کنیم و به‌سوی او بازگشت می‌نمایم.

آن گاه ۷ بار می‌گوئیم «هذا مقامُ العائذٍِ بکَ منَ النّارِ»؛ این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می‌برد؛ و بعد از آن ۳۰۰ مرتبه می‌گوییم: «العفو» و سپس می‌گوئیم: «ربّ اغفرلی و ارحمنی وتُب عَلیَّ انّکَ انتَ التّوابُ الغفُورُ الرّحیم.»

احکام نماز شب

برای نماز شب احکامی بیان شده است:

نیت

هشت رکعت به نیت نماز شب و سپس دو رکعت نماز شفع و آن گاه یک رکعت نماز وتر، که با فضیلت‌ترین نماز شب، نماز وتر و شفع است و دو رکعت شفع برتر از وتر است.

برای نماز شب می‌توان به نماز شفع و وتر اکتفا کرد و تنگی وقت می‌توان تنها به نماز وتر اکتفا نمود.

وقت نماز شب

وقت نماز شب از نیمه‌شب تا فجر صادق است و هنگام سحر از سایر مواقع بهتر است و تمامی ثلث آخر شب سحر محسوب می‌شود؛ و افضل از آن خواندن نماز شب نزدیکی‌های فجر است. البته شخص مسافر می‌تواند نماز شب را پیش از نیمه‌شب بخواند. جوانی که می‌ترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت شود، می‌تواند نماز شب را پیش از نیمه‌شب بخواند.

کسانی که برای خواندن نماز شب بعد از نیمه‌شب عذری دارند مانند پیرمردان و یا کسی که از سرد شدن هوا می‌ترسد و... می‌توانند نماز شب را قبل از نیمه‌شب بخوانند.

جواز نشسته خواندن

جایز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتی در حال اختیار. ولی اگر می‌خواهد نشسته بخواند بهتر آن است که هر دو رکعت نشسته را یک رکعت ایستاده حساب کند؛ بنابراین باید هشت بار دو رکعت نشسته و هر دو رکعت به یک سلام که جمعاً شانزده رکعت به نیت نماز شب می‌شود، بخواند و دوباره دو رکعت هر دو رکعت به یک سلام به نیت نماز شفع و دو بار یک رکعت هر یک رکعت به یک سلام به نیت نماز وتر.

خلاصه کردن

خواندن سوره در رکعت‌های نماز شب لازم نیست و می‌تواند فقط به خواندن سوره حمد اکتفا کند. هم‌چنین قنوت در رکعت‌های دوم مستحب است و می‌تواند بدون قنوت بخواند. نماز وتر یک رکعت است و می‌شود آن را بدون قنوت به جا آورد. همچنین لازم نیست همه یازده رکعت را در یک مجلس و پشت سر هم بخواند، بلکه می‌تواند در دو سه نوبت بخواند، بلکه جدا جدا خواندن افضل است، همان‌طور که رسول خدا تهجد می‌کرد.

بلند خواندن

مستحب است که نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانواده‌اش کسی می‌خواهد برای به نماز شب برخیزد، بیدار شود، چنان چه در روایت است و برخی از علما نیز تصریح به استحباب جهر (بلند خواندن و مشخص بودن صدا) نموده‌اند.

بدیهی است که استحباب بلند خواندن نماز شب در جایی است که امن از ریا و سُمعه باشد و اگر خدای ناخواسته خوف ریا و سُمعه در بلند خواندن باشد باید آهسته بخواند.

دیگر خبرها

  • خراسان رضوی میزبان آزمون اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن است
  • مسابقات قرآن دانش‌آموزان شیراز آغاز شد
  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • طریقه خواندن نماز شب و فضیلت آن
  • مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
  • امام صادق(ع) و عبور از دوگانه‌های باطل
  • شاهکار رهبر انقلاب در تفسیر قرآن
  • چهره فقاهت و قرآنی رهبر انقلاب به جهان معرفی می‌شود
  • اندیشه‌های قرآنی رهبر معظم انقلاب تبیین و نشر داده شود
  • تبیین نگاه قرآنی رهبر معظم انقلاب را نباید در تدوین چند کتاب خلاصه کرد