Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-04@11:12:58 GMT

تفسیر آیات75-79 سوره انعام

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۲۱۶۱۹۵

تفسیر آیات75-79 سوره انعام

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سراسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتماً اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجزه الهی را برای شما آماده می‌كنيم.
انعام، ششمین سوره قرآن است و داراي 165 آيه و مكي مي باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در فضیلت این سوره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است: «سوره انعام به یکباره بر من نازل شده و هنگام نزول، هفتاد هزار فرشته که در حال تسبیح «سبحان الله» و تمجید «الحمدلله» گفتن هستند آنرا مشایعت و همراهی کردند. هر کس این سوره را بخواند این 70هزار فرشته در شب و روز، به تعداد آیات سوره انعام بر او درود می فرستند.
در روایتی دیگر از ایشان آمده است: «هرکس سوره انعام را قرائت نماید، برای او پاداشی از درّ، به وزن همه چهارپایانی که خداوند در دار دنیا آن را آفریده است، خواهد بود و به تعداد تمام درّها، صد هزار حسنه و صدهزار درجه به او عنایت می شود...»
امام جعفر صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده است: سوره انعام به صورت کامل و یکباره بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است. پس آن را عظیم و عزیز بدارید. زیرا در 70 جای آن نام خداوند برده شده است و اگر مردم می دانستند چه آثار و برکاتی در این سوره نهفته است ان را رها نمی کردند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿۷۵﴾
و اين گونه ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين‏ كنندگان باشد (۷۵)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿۷۶﴾
پس چون شب بر او پرده افكند ستاره‏ اى ديد گفت اين پروردگار من است و آنگاه چون غروب كرد گفت غروب ‏كنندگان را دوست ندارم (۷۶)
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿۷۷﴾
و چون ماه را در حال طلوع ديد گفت اين پروردگار من است آنگاه چون ناپديد شد گفت اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعا از گروه گمراهان بودم (۷۷)
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿۷۸﴾
پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت اين پروردگار من است اين بزرگتر است و هنگامى كه افول كرد گفت اى قوم من من از آنچه [براى خدا] شريك مى‏ سازيد بيزارم (۷۸)
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۷۹﴾
من از روى اخلاص پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم (۷۹)

تفسير:دلائل توحيد در آسمانها
در تعقيب نكوهشى كه ابراهيم از بتها داشت ، و دعوتى كه از آزر براى ترك بت پرستى نمود، در اين آيات خداوند به مبارزات منطقى ابراهيم با گروههاى مختلف بت پرستان اشاره كرده و چگونگى پى بردن او را به اصل توحيد از طريق استدلالات روشن عقلى شرح مى دهد.
نخست مى گويد: (همانطور كه ابراهيم را از زيانهاى بت پرستى آگاه ساختيم همچنين مالكيت مطلقه و تسلط پروردگار را بر تمام آسمان و زمين به او نشان داديم ) (و كذلك نرى ابراهيم ملكوت السماوات و الارض ).
ملكوت در اصل از ريشه (ملك ) (بر وزن حكم ) به معنى (حكومت و مالكيت است ، و (و) و (ت ) براى تاءكيد و مبالغه به آن اضافه شده بنابراين
منظور از آن در اينجا حكومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است .
اين آيه گويا اجمالى از تفصيلى است كه در آيات بعد درباره مشاهده وضع خورشيد و ماه و ستارگان و پى بردن از غروب آنها به مخلوق بود نشان آمده است .
يعنى قرآن ابتدا مجملى از مجموع آن قضايا را ذكر كرده ، سپس به شرح آنها پرداخته است ، و به اين ترتيب منظور از نشان دادن ملكوت آسمان و زمين به ابراهيم روشن مى شود.
و در پايان آيه مى فرمايد: (هدف ما اين بود كه ابراهيم اهل يقين گردد) (و ليكون من الموقنين ).
شك نيست كه ابراهيم يقين استدلالى و فطرى به يگانگى خدا داشت اما با مطالعه در اسرار آفرينش اين يقين به سر حد كمال رسيد، همانطور كه ايمان به معاد و رستاخيز داشت ولى با مشاهده مرغان سر بريده اى كه زنده شدند، ايمان او به مرحله (عين اليقين ) رسيد.
در آيات بعد اين موضوع را بطور مشروح بيان كرده و استدلال ابراهيم را از افول و غروب ستاره و خورشيد بر عدم الوهيت آنها روشن مى سازد.
نخست مى گويد: (هنگامى كه پرده تاريك شب جهان را در زير پوشش خود قرار داد ستاره اى در برابر ديدگان او خودنمائى كرد، ابراهيم صدا زد اين خداى من است ؟! اما به هنگامى كه غروب كرد با قاطعيت تمام گفت : من هيچگاه غروب كنندگان را دوست نمى دارم ) و آنها را شايسته عبوديت و ربوبيت نمى دانم (فلما جن عليه الليل راى كوكبا قال هذا ربى فلما افل قال لا احب الافلين ).
بار ديگر چشم بر صفحه آسمان دوخت اين بار قرص سيم گون ماه با فروغ و درخشش دلپذير خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود هنگامى كه ماه را ديد
ابراهيم صدا زد اين است پروردگار من ؟ اما سرانجام ماه به سرنوشت همان ستاره گرفتار شد و چهره خود را در پرده افق كشيد، ابراهيم جستجوگر گفت : (اگر پروردگار من مرا به سوى خود رهنمون نشود در صف گمراهان قرار خواهم گرفت )! (فلما راى القمر بازغا قال هذا ربى فلما افل قال لئن لم يهدنى ربى لاكونن من القوم الضالين ).
در اين هنگام شب به پايان رسيده بود و پرده هاى تاريك خود را جمع كرده و از صحنه آسمان مى گريخت ، خورشيد از افق مشرق سر برآورده و نور زيبا و لطيف خود را همچون يك پارچه زربفت بر كوه و دشت و بيابان مى گسترد، همين كه چشم حقيقت بين ابراهيم بر نور خيره كننده آن افتاد صدا زد خداى من اين است ؟! اينكه از همه بزرگتر و پرفروغتر است !، اما با غروب آفتاب و فرو رفتن قرص خورشيد در دهان هيولاى شب ، ابراهيم آخرين سخن خويش را ادا كرد و گفت : (اى جمعيت ، من از همه اين معبودهاى ساختگى كه شريك خدا قرار داده ايد بيزارم ) (فلما راى الشمس بازغة قال هذا ربى هذا اكبر فلما افلت قال يا قوم انى برى مما تشركون ).
اكنون كه فهميدم در ماوراى اين مخلوقات متغير و محدود و اسير چنگال قوانين طبيعت خدائى است قادر و حاكم بر نظام (كاينات من روى خود را به سوى كسى مى كنم كه آسمانها و زمين را آفريد و در اين عقيده خود كمترين شرك راه نمى دهم ، من موحد خالصم و از مشركان نيستم ) (انى وجهت وجهى للذى فطر السماوات و الارض حنيفا و ما انا من المشركين ).
در تفسير اين آيه و آيات بعد و اينكه چگونه ابراهيم موحد و يكتاپرست
به ستاره آسمان اشاره كرده و مى گويد: (اين خداى من است ) مفسران گفتگو بسيار كرده اند و از ميان همه تفاسير دو تفسير قابل ملاحظه تر است كه هر كدام از آن را بعضى از مفسران بزرگ اختيار كرده و در منابع حديث نيز شواهدى بر آن وجود دارد:
نخست اينكه ابراهيم شخصا مى خواست درباره خداشناسى بينديشد و معبودى را كه با فطرت پاك خويش در اعماق جانش مى يافت پيدا كند، او خدا را با نور فطرت و دليل اجمالى عقل شناخته بود و تمام تعبيراتش نشان مى دهد كه در وجود او هيچگونه ترديدى نداشت ، اما در جستجوى مصداق حقيقى او بود، بلكه مصداق حقيقى او را نيز مى دانست اما مى خواست از طريق استدلالات روشنتر عقلى به مرحله (حق اليقين ) برسد و اين جريان قبل از دوران نبوت و احتمالا در آغاز بلوغ يا قبل از بلوغ بود.
در پاره اى از روايات و تواريخ مى خوانيم اين نخستين بار بود كه ابراهيم چشمش به ستارگان آسمان افتاد و صفحه نيلگون آسمان شب با چراغهاى فروزنده و پر فروغش را مى ديد، زيرا مادرش او را از همان دوران طفوليت به خاطر ترس از دستگاه نمرود جبار در درون غارى پرورش مى داد.
اما اين بسيار بعيد به نظر مى رسيد كه انسانى سالها درون غارى زندگى كند و حتى در يك شب تاريك نيز يك گام از آن بيرون نگذارد، شايد تقويت اين احتمال در نظر بعضى به خاطر جمله راى كوكبا باشد كه مفهومش اين است كه تا آن زمان ستاره اى را نديده بود.
ولى اين تعبير به هيچوجه چنين مفهومى را در بر ندارد، بلكه منظور اين است اگر چه تا آن زمان ستاره و ماه و خورشيد را بسيار ديده بود ولى به عنوان يك محقق توحيد اين نخستين بار بود كه به آنها نظر مى دوخت و در ارتباط افول و غروب آنها با نفى مقام خدائى از آنها انديشه مى كرد، در حقيقت ابراهيم بارها آنها را ديده بود اما نه با اين چشم .

بنابراين هنگامى كه ابراهيم مى گويد هذا ربى (اين خداى من است ) به عنوان يك خبر قطعى نيست ، بلكه به عنوان يك فرض و احتمال ، براى تفكر و انديشيدن است ، درست مثل اينكه ما مى خواهيم در علت حادثه اى پى جوئى كنيم تمام احتمالات و فرضها را يك يك مورد مطالعه قرار مى دهيم و لوازم هر يك را بررسى مى كنيم تا علت حقيقى را بيابيم و چنين چيزى نه كفر است و نه حتى دلالت بر نفى ايمان مى كند، بلكه راهى است براى تحقيق بيشتر و شناسائى بهتر و رسيدن به مراحل بالاتر ايمان ، همانطور كه در جريان معاد نيز ابراهيم براى رسيدن به مرحله شهود و اطمينان ناشى از آن در صدد تحقيق بيشتر برآمد. در تفسير عياشى از محمد بن مسلم از امام باقر يا صادق (عليهماالسلام ) چنين نقل شده است انما كان ابراهيم طالبا لربه و لم يبلغ كفرا و انه من فكر من الناس فى مثل ذلك فانه بمنزلته : (ابراهيم اين سخن را به عنوان تحقيق گفت و هرگز سخن او كفر نبود، و هر كس از مردم به عنوان تفكر و تحقيق اين سخن را بگويد همانند ابراهيم خواهد بود).
در اين زمينه دو روايت ديگر نيز در تفسير نور الثقلين نقل شده است .

تفسير دوم اين است كه ابراهيم اين سخن را به هنگام گفتگو با ستاره پرستان و خورشيدپرستان بيان كرد، و احتمالا بعد از مبارزات سرسختانه او در بابل با بت پرستان و خروج او از آن سرزمين به سوى شام بود كه با اين اقوام برخورد كرد، ابراهيم كه لجاجت اقوام نادان را در راه و رسم غلط خود در بابل آزموده بود، براى اينكه نظر عبادت كنندگان خورشيد و ماه و ستارگان را به سوى خود جلب كند، نخست با آنها همصدا شد و به ستاره پرستان گفت : شما مى گوئيد اين ستاره زهره پروردگار من است ، بسيار خوب يعنى باشد كه سرانجام اين عقيده
را براى شما بازگو كنم ، چيزى نگذشت كه چهره پرفروغ ستاره در پشت پرده تاريك افق پنهان گشت اينجا بود كه حربه محكم به دست ابراهيم افتاد و گفت : من هرگز چنين معبودى را نمى توانم بپذيرم .
بنابراين جمله (هذا ربى )، مفهومش اين است (به اعتقاد شما اين خداى من است ) و يا اينكه آنرا به عنوان استفهام گفت : آيا اين خداى من است ؟
در اين زمينه نيز حديثى در تفسير نور الثقلين و ساير تفاسير از عيون اخبار الرضا (عليه السلام ) نقل شده است .
چگونگى استدلال ابراهيم بر توحيد
اكنون اين سؤ ال پيش مى آيد كه ابراهيم چگونه از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر نفى ربوبيت آنها استدلال كرد؟.
اين استدلال ممكن است از سه راه باشد.
1 - پروردگار و مربى موجودات (آنچنان كه از كلمه (رب ) استفاده مى شود) بايد هميشه ارتباط نزديك با مخلوقات خود داشته باشد، لحظه اى نيز از آنها جدا نگردد، بنابراين چگونه موجودى كه غروب مى كند و ساعتها نور و بركت خود را بر مى چيند و از بسيارى موجودات به كلى بيگانه مى شود، مى تواند پروردگار و رب آنها بوده باشد؟!.
2 - موجودى كه داراى غروب و طلوع است ، اسير چنگال قوانين است چيزى كه خود محكوم اين قوانين است چگونه مى تواند حاكم بر آنها و مالك آنها بوده باشد. او خود مخلوق ضعيفى است و سر بر فرمان آنها و توانائى كمترين انحراف و تخلف از آنها را ندارد.
3 - موجودى كه داراى حركت است حتما موجود حادثى خواهد بود، زيرا همانطور كه مشروحا در فلسفه اثبات شده است ، حركت همه جا دليل بر حدوث است ، زيرا حركت خود يكنوع وجود حادث است و چيزى كه در معرض حوادث است يعنى داراى حركت است نمى تواند يك وجود ازلى و ابدى بوده باشد (دقت كنيد).
نكته ها
در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد:
1 - در نخستين آيه مورد بحث كلمه (كذلك )(اينچنين ...) جلب توجه مى كند و مفهوم آن اين است : همانطور كه زيانهاى بت پرستى را براى عقل و خرد ابراهيم روشن ساختيم ، حكومت و مالكيت خدا را بر آسمان و زمين نيز به او نشان داديم ، بعضى از مفسران گفته اند: معنى آن اين است كه همانطور كه آثار قدرت و حكومت خود را بر آسمانها به تو نشان داديم به ابراهيم نيز نشان داديم تا بوسيله آنها به خدا آشناتر شود.
2 - جن (از ماده جن بر وزن فن ) به معنى پوشانيدن چيزى است و در آيه مورد بحث معنى جمله اين است هنگامى كه شب ، چهره موجودات را از ابراهيم پوشانيد... و اينكه به ديوانه مجنون گفته مى شود بخاطر اين است كه گويا پرده اى بر عقل او كشيده شده است و اطلاق جن بر موجود نا پيدا نيز به همين ملاحظه است و جنين نيز به خاطر پوشيده بودن در درون رحم مادر است و اطلاق جنت بر بهشت و بر باغ به خاطر آن است كه زمينش زير درختان پوشيده است ، و قلب را جنان (بر وزن زمان ) مى گويند چون در ميان سينه نهفته است و يا اينكه اسرار انسان را نهفته مى دارد.
3 - در اينكه منظور از كوكبا (ستاره اى ) كدام ستاره بود است ؟ ميان مفسران گفتگو است ، ولى بيشتر مفسران ستاره زهره يا مشترى را ذكر كرده اند، و از پاره اى از تواريخ استفاده مى شود كه اين هر دو ستاره در زمانهاى قديم مورد پرستش بوده ، و جزء آلهه (خدايان ) محسوب مى شده است ، ولى در حديثى كه از امام على بن موسى الرضا (عليهماالسلام ) در عيون الاخبار نقل شده تصريح گرديده است
كه اين ستاره ، ستاره زهره بوده است ، در تفسير على بن ابراهيم نيز از امام صادق (عليه السلام ) اين موضوع ، روايت شده است .
بعضى از مفسران گفته اند كه مردم كلده و بابل در آنجا مبارزات خود را با بت پرستان شروع كرده هر يك از سيارات را خالق يا رب النوع موجوداتى مى شناختند، (مريخ ) را رب النوع جنگ و (مشترى ) را رب النوع عدل و علم و (عطارد) را رب النوع وزيران ... و (آفتاب ) را پادشاه همه مى دانستند!.
4 - بازغ از ماده (بزغ ) (بر وزن نذر) در اصل به معنى شكافتن و جارى ساختن خون است و لذا به جراحى كردن بيطار (دامپزشك ) بزغ گفته مى شود و اطلاق اين كلمه بر طلوع آفتاب يا ماه در حقيقت آميخته با يكنوع تشبيه زيبا است زيرا آفتاب و ماه به هنگام طلوع خود گويا پرده تاريكى را مى شكافند، علاوه بر اين در كنار افق سرخى كمرنگى كه بى شباهت به رنگ خون نيست در اطراف خود ايجاد مى كنند.

انتهای پیام/

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: قرآن تفسیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۲۱۶۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چهره فقاهت و قرآنی رهبر انقلاب به جهان معرفی می‌شود

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای گفت: تفسیر قرآن ارائه شده از سوی رهبر انقلاب دارای مبانی عام و خاص است و قواعد و شیوه‌های نوینی را در تفسیر استفاده کرده‌اند، به طوری که در مبانی تفسیری خود حداقل شش نوآوری دارند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی، دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای امروز 12 اردیبهشت، در مراسم افتتاحیه این کنگره در دانشگاه معارف اسلامی طی سخنانی ویژگی‌های قرآنی مقام معظم رهبری را مورد تحلیل قرار داد.

رضایی با بیان اشاره به تأثیر خانواده بر روحیات قرآنی رهبر معظم انقلاب اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب انس با قرآن کریم را از مادرشان آموختع‌اند. همان طور که در مورد بانو خدیجه میردامادی گفته شده که صوت خوشی در تلاوت قرآن داشتند و ایشان از صوت مادرشان یاد کرده‌اند.

استاد جامعه المصطفی ادامه داد: رهبر انقلاب در عین حال حدود 6 سال محضر علامه طباطبایی را درک کردند و به همین دلیل در تحلیل قرآنی حضرت آقا به این نتیجه رسیدم که ایشان محصول تربیت سه حوزه شیعی هستند: حوزه مشهد، حوزه نجف و حوزه قم. یعنی ترکیبی از تعبد نقلی مشهد، عقلانیت قم و ولایتمداری نجف هستند.

فعالیت‌های گسترده مقام معظم رهبری در حوزه تفسیر قرآن

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به سفر مقام معظم رهبری به مشهد در پی بیماری پدرشان اشاره کرد و گفت: در آنجا تفسیر سوره مائده را شروع کردند. سپس در مسجد امام حسن مجتبی (ع) و مسجد کرامت جلسات تفسیر را راه‌اندازی کردند و در سال 1345 بود که در تهران به تفسیر سوره مبارکه کهف پرداختند.

او ادامه داد: اولین فردی که تفسیر تخصصی رهبر انقلاب را یادداشت کرده، حجت‌الاسلام و المسلمین ربانی بوده که خاطرات جالبی هم از ایشان شنیدم. آقای ربانی می‌گفت ما یک ضبط صوت و نوار کاست داشتیم و مطالب ایشان را ضبط کرده و شب پیاده می‌کردیم و فردا دوباره روی همان نوار ضبط می‌کردیم و با این وضعیت مباحث قرآنی ایشان جمع‌آوری شد.

حفظ موضوعی ‌زمینه‌ای برای رواج "حفظ تخصصی قرآن" در کشور است

رضایی با بیان اینکه تفسیر سوره برائت ایشان حدود 700 صفحه بوده و کاملاً تخصصی است، خاطرنشان کرد: تفسیر موضوعی طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن نیز در مسجد کرامت از سوی ایشان بیان شده است. در عین حال در سال 1358 تفسیر قرآن صورت گرفت که متأسفانه گاهی مورد غفلت قرار می‌گیرد.

او در این باره توضیح داد: مقام معظم رهبری در همان سال 1358 به قم آمده و تفسیر می‌گفتند. سوره‌های حشر، جمعه، ممتحنه، مجادله، صف، تغابن، منافقون را هم در دفتر ریاست جمهوری در سال‌های ابتدایی دهه 60 و در حالی که رئیس جمهور بودند و در اوج جنگ بودیم تفسیر کردند.

استاد جامعه المصطفی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب در سال 69 و 70 تفسیر سوره حمد را برای دانشجویان در ابتدای دوره رهبری خود بیان فرمودند، اظهار داشت: ایشان همجنین تفسیر سوره مبارکه بقره را در ابتدای دهه 70 برای دانشجویان بیان کردند. امروزه این تفاسیر منتشر شده و در اختیار ما قرار دارد.

ویژگی‌های تفسیر قرآن ارائه شده از سوی رهبر انقلاب

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در ادامه سخنان خود به خلاقیت و نوآوری‌هایی در تفسیر ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری اشاره کرد و توضیح داد: این نوآوری‌ها شامل نوآوری‌های روش‌شناسانه، ابتکارات عملی و نظریات نوآمد قرآنی است.

رضایی با بیان اینکه تفسیر ایشان دارای مبانی عام و خاص است و قواعد و شیوه‌های نوینی را در تفسیر استفاده شده، خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب در مبانی تفسیری خود حداقل شش نوآوری دارند، به طوری که در قواعد تفسیری و ابتکارات عملی، طرح‌هایی مانند طرح تربیت 10 میلیون حافظ قرآن را مورد تأکید قرار داند که موجب تحول در عرصه حفظ قرآن شد.

او به تأکید رهبر انقلاب بر بحث تدبر و قرائت قرآن و نیز طرح خواندن ترجمه قرآن اشاره کرد و آن را عاملی برای ترویج قرآن در مساجد ارزیابی کرد.

تحسین رهبر انقلاب از برنامه تلاوت قاریان نوجوان در شبکه قرآن

مرجعیت علمی قرآن کریم از نکات مورد تأکید مقام معظم رهبری است

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای تصریح کرد: طرح مرجعیت علمی قرآن کریم از نکات مورد تأکید مقام معظم رهبری است که اگر این نکته در مراکز علمی مورد توجه قرار بگیرد زمینه ایجاد تحولات زیادی فراهم خواهد شد.

رضایی با اشاره به فرموده رهبر انقلاب مبنی بر کم‌کاری صورت گرفته در زمینه مرجعیت علمی قرآن کریم، خاطرنشان کرد: ایشان این تعبیر را در جلسه‌ای که بعد از همایش قرآن و علوم انسانی خدمت ایشان رسیدیم فرمودند. یکی از کارهایی که بعد از سخنان ایشان پیگیری شد گنجاندن مرجعیت علمی قرآن به عنوان دو واحد درسی در دروس دانشگاهی در بسیاری از مراکز حوزوی و دانشگاهی در مقطع دکتری است.

او ادامه داد: در حال حاضر 15 مبنا برای مرجعیت علمی قرآن کریم داریم و مهمترین آن جهت‌دهی به علوم مختلف بر اساس قرآن است. به طوری که مرجعیت علمی قرآن در همه علوم اثرگذار است.

رضایی با بیان اینکه بحث دیگر در فرمایش رهبر انقلاب ابتنای علوم انسانی بر قرآن کریم است، خاطرنشان کرد: ما معمولاً گرفتار این بحث هستیم که باید علوم انسانی متحول شود. رهبر انقلاب تصریح کرده‌اند که علوم انسانی فعلی، ترجمه غرب است و بر اساس مبانی اومانیستی و سکولاریستی شکل گرفته است.

دبیر علمی همایش تأکید کرد: از منظر ایشان هدایت قرآن عام و هدی للناس است لذا در مبانی، اهداف و حتی در روش علم اثرگذار است. به خصوص این تأثیر بر علوم انسانی مشهود است. همچنین از منظر مقام معظم رهبری علوم انسانی باید بر مبنای قرآن کریم بازسازی شود زیرا قرآن، خطاناپذیر است و محصول این بحث، نظریه تولید علم قرآن‌بنیان است که در حوزه و برخی مراکز علمی گام‌هایی در این عرصه برداشته شده است و امیدواریم که توسعه پیدا کند.

ره‌آوردهای کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای

رضایی از راه‌اندازی 10 رشته و گرایش در جامعه المصطفی با محوریت علوم انسانی و قرآنی خبر داد و گفت: در همایش امروز نیز بیش از 180 مرکز علمی حوزوی و دانشگاهی همکاری و همراهی دارند و کار بزرگی صورت گرفته است. همچنین 16 کارگروه علمی شکل گرفت و پنج جلد کتاب هم تولید شده است.

او ادامه داد: یک منبع‌شناخت که حدود 800 صفحه است همه کتب، مقالات، پایان‌نامه و سایت و نرم‌افزارهای مرتبط را جمع‌آوری کرده است که زمینه خوبی برای نوشتن پایان‌نامه برای علاقه‌مندان است.

رضایی خاطرنشان کرد: در اثر فعالیت‌های این کنگره، 233 پایان‌نامه ارشد و دکتری در مراکز مختلف علمی نوشته شده است.

دبیر علمی همایش همچنین از اعلان آمادگی 50 نشریه برای چاپ مقالات خبر داد و گفت: 211 پیش نشست، 78 کارگاه آموزشی و 15 کرسی نظریه‌پردازی در شهرهای مختلف از 30  استان و برخی کشورهای دیگر برگزار شد و در مجموع 2611 چکیده مقاله و 1889 مقاله به دست ما رسید که 200 مقاله از دانشگاه معارف 21 زبان مختلف دنیا ارائه شده است.

چهره فقاهت و تفسیری رهبر معظم انقلاب به جهان معرفی شود

استاد جامعه المصطفی با بیان اینکه قرار است این کنگره در شهرهای مختلف برگزار شود، توضیح داد: در این رابطه دو اجلاس در تهران برگزار شد. همچنین در استان‌های اصفهان، مشهد، تبریز و شیراز هم برنامه‌های داریم و کشورهای لبنان و سوریه، افغانستان، پاکستان، اندونزی و برخی کشورهای آفریقایی هم متقاضی برپایی همایش هستند.

او از موج‌آفرینی کنگره در داخل و خارج کشور یاد کرد و توضیح داد: این کنگره زمینه را برای ایجاد تمدن اسلامی فراهم خواهد کرد.

رضایی در پایان سخنان خود بر ضرورت معرفی مقام معظم رهبری به عنوان یک مفسر و فقیه نوآور تأکید کرد و گفت: افراد کمی تفسیر قرآن ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری را مطالعه کرده‌اند و این نکته نشان‌دهنده غفلت ما از این موضوع است. در حالی که باید معرقی مقام معظم رهبری به عنوان مفسر قرآن و فقیه نوآور را در جهان ترویج کنیم.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (15 اردیبهشت)
  • فال حافظ امروز شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • طریقه خواندن نماز شب و فضیلت آن
  • مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
  • امام صادق(ع) و عبور از دوگانه‌های باطل
  • اردبیل| پای کلاس درس معلمانی که عشق را تفسیر می‌کنند
  • شاهکار رهبر انقلاب در تفسیر قرآن
  • چهره فقاهت و قرآنی رهبر انقلاب به جهان معرفی می‌شود
  • اندیشه‌های قرآنی رهبر معظم انقلاب تبیین و نشر داده شود